3 این گروه، در برابر تخت خدا و در مقابل آن چهار موجود زنده و بیست و چهار پیر سرودی تازه میخواندند. این سرود را کسی نمیتوانست بخواند، مگر آن صد و چهل و چهار هزار نفر که از تمام دنیا بازخرید و آزاد شده بودند. 4 آنان همان کسانی هستند که خود را آلودۀ زنان نساختهاند، زیرا باکرهاند. آنان هر جا برّه میرود، او را دنبال میکنند. این اشخاص از بین مردم خریداری شدهاند تا به عنوان هدیهٔ مقدّس به خدا و برّه تقدیم شوند. 5 ایشان پاک و بیعیب هستند و حتی یک دروغ از دهانشان خارج نشده است.
8 سپس فرشتهٔ دیگری را دیدم که به دنبال او آمد و گفت: «بابِل سقوط کرد، آن شهر بزرگ ویران شد، زیرا تمام قومهای دنیا را فاسد میکرد و آنها را وا میداشت تا از شراب فساد و هرزگی او مست شوند.»
9 سپس فرشتهٔ سوم آمد و فریاد زد: «کسانی که آن وحش و مجسمهاش را بپرستند و علامت مخصوص او را بر پیشانی یا دست خود بگذارند، 10 جام غضب و مکافات خدا را که در آن هیچ تخفیف و استثنائی نیست، خواهند نوشید و در حضور فرشتگان مقدّس و ”برّه“، در شعلههای آتش عذاب خواهند کشید. 11 دود آتشی که ایشان را عذاب خواهد داد تا ابد بالا خواهد رفت، به طوری که شب و روز آسایش نخواهند داشت، زیرا آن وحش و مجسمهاش را پرستیدند و علامت نام او را بر بدن خود گذاشتند. 12 لازم است قوم مقدّس خدا در چنین وضعی پایدار مانده، دستورهای خدا را اطاعت نمایند و ایمان خود را به عیسی نگاه دارند.»
13 آنگاه، صدایی از آسمان شنیدم که به من میگفت: «این را بنویس: خوشا به حال کسانی که از این پس در خداوند میمیرند.» و روح گفت: «حالا دیگر از تمام دردها آسوده میشوند، و به خاطر کارهای خوبی که کردهاند پاداش میگیرند.»
17 پس از آن، فرشتهٔ دیگری از معبدی که در آسمان است بیرون آمد. او نیز داس تیزی در دست داشت. 18 سپس فرشتهای دیگر از مذبح بیرون آمد که قدرت و اختیار آتش در دست او بود. او به فرشتهای که داس در دست داشت گفت: «حالا داست را به کار انداز تا خوشهها را از تاک زمین بچینی، چون انگورهایش رسیده و برای داوری آماده شده است.» 19 پس آن فرشته، زمین را با داسش درو کرد و انگورها را در ظرف بزرگ غضب خدا ریخت. 20 انگورها را در داخل آن ظرف که در خارج از شهر بود، با پا آنقدر فشردند تا رودی از خون جاری شد که طولش ۱٬۶۰۰ پرتابِ تیر بود و ارتفاعش به دهنهٔ یک اسب میرسید.
<- مکاشفه 13مکاشفه 15 ->