Link to home pageLanguagesLink to all Bible versions on this site
تسلی به هنگام گرفتاری
مزمور ۷۷
برای رهبر سرایندگان: برای یِدوتون. مزمور آساف.
1 با صدایی بلند به سوی خدا فریاد برمی‌آورم! به سوی خدا فریاد برمی‌آورم تا صدای مرا بشنود. 2 به هنگام گرفتاری از خدا کمک می‌طلبم. تمام شب به سوی او دست نیاز دراز می‌کنم. تا دعایم را مستجاب نکند آرام نخواهم گرفت. 3 خدا را به یاد می‌آورم و از حسرت می‌نالم. به فکر فرو می‌روم و پریشان می‌شوم.

4 او نمی‌گذارد خواب بچشمانم بیاید. از شدت ناراحتی نمی‌توانم حرف بزنم. 5 به روزهای گذشته فکر می‌کنم، به سالهایی که پشت سر نهاده‌ام می‌اندیشم. 6 تمام شب را در تفکر می‌گذرانم و از خود می‌پرسم:

7 «آیا خداوند مرا برای همیشه ترک کرده است؟ آیا او دیگر هرگز از من راضی نخواهد شد؟ 8 آیا دیگر هرگز به من محبت نخواهد کرد؟ آیا دیگر هرگز به قول خود وفا نخواهد کرد؟ 9 آیا خدا مهربانی و دلسوزی را فراموش کرده است؟ آیا غضب او باعث شده در رحمت او بسته شود؟»

10 سپس به خود می‌گویم: «این از ضعف من است که چنین فکر می‌کنم. پس سالهایی را که دست خداوند قادر متعال در کار بوده است به یاد خواهم آورد.» 11 بله، معجزات و کارهای بزرگی را که خداوند انجام داده است به یاد خواهم آورد 12 و در کارهای شگفت‌انگیز او تفکر خواهم کرد.

13 ای خدا، تمام راههای تو پاک و بی‌عیب است! خدایی به بزرگی و عظمت تو وجود ندارد. 14 تو خدایی هستی که معجزه می‌کنی و قدرت خود را بر قومها نمایان می‌سازی. 15 با دست توانای خود بنی‌اسرائیل را رهانیدی.

16 آبها وقتی تو را دیدند به عقب رفتند و اعماق دریا به لرزه درآمد. 17 از ابرها باران بارید. در آسمان رعد و برق پدید آمد و تیرهای آتشین به هر سو جهید. 18 در میان گردباد صدای رعد شنیده شد و برق آسمان دنیا را روشن کرد. زمین تکان خورد و لرزید. 19 از میان دریا جایی که هرگز به فکر کسی نمی‌رسید راهی پدید آوردی 20 و مانند یک شبان، بنی‌اسرائیل را به رهبری موسی و هارون از آن عبور دادی.

<- مزامیر 76مزامیر 78 ->