3-4 آنگاه من فرستادگان پادشاه را نزد او بازگرداندم تا به وی بگویند که خداوند، خدای اسرائیل چنین میفرماید: «من سلاحهای شما را که در جنگ علیه پادشاه بابِل و سپاهش به کار میبرید بیاثر خواهم ساخت و ایشان را که شهر را محاصره کردهاند به قلب شهر خواهم آورد. 5 من خود با تمام قدرت و با نهایت خشم و غضب خود علیه شما خواهم جنگید، 6 و تمام ساکنان شهر را، از انسان و حیوان، به وبای وحشتناکی مبتلا کرده، خواهم کشت. 7 سرانجام خود صدقیا، پادشاه یهودا و شما درباریان و همهٔ آنانی را که از وبا و شمشیر و قحطی جان به در برده باشند به دست نِبوکَدنِصَّر، پادشاه بابِل و لشکریانش خواهم سپرد، به دست کسانی که تشنهٔ خونتان هستند تا بدون ترحم و دلسوزی همه را بکشند.»
8 سپس خداوند به من فرمود که به مردم چنین بگویم: «اینک دو راه پیش روی شما میگذارم، یکی راه زنده ماندن و دیگری راه مرگ! 9 یا در اورشلیم بمانید تا در اثر جنگ و قحطی و بیماری هلاک شوید، و یا شهر را ترک کرده، خود را به محاصره کنندگانتان، بابِلیها تسلیم کنید تا زنده بمانید. 10 زیرا من تصمیم دارم این شهر را نابود کنم و به هیچ وجه تصمیمم را تغییر نخواهم داد. پادشاه بابِل این شهر را تسخیر کرده، با آتش آن را از بین خواهد برد.»