6 «از این حیوان خاص تا عصر روز چهاردهم این ماه خوب مراقبت کنید. سپس همهٔ قوم اسرائیل برههای خود را ذبح کنند. 7 و خون آنها را روی تیرهای عمودی دو طرف در و سر در خانههایشان که در آن گوشت بره را میخورند، بپاشند. 8 در همان شب، گوشت را بریان کنند و با نان فطیر (نان بدون خمیرمایه) و سبزیهای تلخ بخورند. 9 گوشت را نباید خام یا آبپز بخورند، بلکه همه را بریان کنند حتی کله و پاچه و دل و جگر آن را. 10 تمام گوشت باید تا صبح خورده شود، و اگر چیزی از آن باقی ماند آن را بسوزانند.
11 «قبل از خوردن بره، کفش به پا کنید، چوبدستی به دست گیرید و خود را برای سفر آماده کنید، و بره را با عجله بخورید. این آیین، پِسَح*«پِسَح» به معنی «گذشتن و عبور کردن» است. خداوند خوانده خواهد شد. 12 چون من که خداوند هستم، امشب از سرزمین مصر گذر خواهم کرد و تمام پسران نخستزادۀ مصریها و همهٔ نخستزادههای حیوانات ایشان را هلاک خواهم نمود و خدایان آنها را مجازات خواهم کرد. 13 خونی که شما روی تیرهای در خانههای خود میپاشید، نشانهای بر خانههایتان خواهد بود. من وقتی خون را ببینم از شما خواهم گذشت و فقط مصریها را هلاک میکنم.
14 «هر سال به یادبود این واقعه برای خداوند جشن بگیرید. این آیین تا ابد برای تمام نسلهای آینده خواهد بود. 15 در این جشن که هفت روز طول میکشد باید فقط نان فطیر بخورید. در روز اول، خمیرمایه را از خانهٔ خود بیرون ببرید، زیرا اگر کسی در مدت این هفت روز نان خمیرمایهدار بخورد از میان قوم اسرائیل منقطع خواهد شد. 16 در روز اول و هفتم این جشن، باید تمام قوم به طور دسته جمعی خدا را عبادت کنند. در این دو روز بهجز تهیهٔ خوراک کار دیگری نکنید.
17 «این عید که همراه نان فطیر جشن گرفته میشود، به شما یادآوری خواهد کرد که من در چنین روزی شما را از مصر بیرون آوردم. پس برگزاری این جشن بر شما و نسلهای آیندهٔ شما تا به ابد واجب خواهد بود. 18 از غروب روز چهاردهم تا غروب روز بیست و یکم این ماه باید نان بدون خمیرمایه بخورید. 19 در این هفت روز نباید اثری از خمیرمایه در خانههای شما باشد. در این مدت اگر کسی نان خمیرمایهدار بخورد، باید از میان قوم اسرائیل منقطع شود. رعایت این قوانین حتی برای غریبهها نیز که در میان شما ساکن هستند واجب خواهد بود. 20 باز تأکید میکنم که در این هفت روز نان خمیرمایهدار نخورید. فقط نان فطیر بخورید.»
21 آنگاه موسی، مشایخ قوم را نزد خود خواند و به ایشان گفت: «بروید و برههایی برای خانوادههایتان بگیرید و برای عید پِسَح آنها را قربانی کنید. 22 خون بره را در یک تشت بریزید و بعد با گیاه زوفا خون را روی تیرهای دو طرف در و سر در خانههایتان بپاشید. هیچکدام از شما نباید در آن شب از خانه بیرون رود. 23 آن شب خداوند از سرزمین مصر عبور خواهد کرد تا مصریها را بکشد. ولی وقتی خون را روی تیرهای دو طرف در و سر در خانههایتان ببیند از آنجا میگذرد و به ”هلاک کننده“ اجازه نمیدهد که وارد خانههایتان شده، شما را بکشد. 24 برگزاری این مراسم برای شما و فرزندانتان یک فریضۀ ابدی خواهد بود. 25 وقتی به آن سرزمینی که خداوند وعدهٔ آن را به شما داده، وارد شدید، عید پِسَح را جشن بگیرید. 26 هرگاه فرزندانتان مناسبت این جشن را از شما بپرسند، 27 بگویید: عید پِسَح را برای خداوند به مناسبت آن شبی جشن میگیریم که او از مصر عبور کرده، مصریها را کشت، ولی وقتی به خانههای ما اسرائیلیها رسید از آنها گذشت و به ما آسیبی نرساند.»
31 فرعون در همان شب موسی و هارون را فرا خواند و به ایشان گفت: «هر چه زودتر از سرزمین مصر بیرون بروید و بنیاسرائیل را هم با خود ببرید. بروید و همانطور که خواستید خداوند را عبادت کنید. 32 گلهها و رمههای خود را هم ببرید. ولی پیش از اینکه بروید برای من نیز دعا کنید.» 33 اهالی مصر نیز به قوم اسرائیل اصرار میکردند تا هر چه زودتر از مصر بیرون بروند. آنها به بنیاسرائیل میگفتند: «تا همهٔ ما را به کشتن ندادهاید از اینجا بیرون بروید.»
34 پس قوم اسرائیل تغارهای پر از خمیر بیمایه را درون پارچه پیچیدند و بر دوش خود بستند، 35 و همانطور که موسی به ایشان گفته بود از همسایههای مصری خود لباس و طلا و نقره خواستند. 36 خداوند بنیاسرائیل را در نظر اهالی مصر محترم ساخته بود، به طوری که هر چه از آنها خواستند به ایشان دادند. به این ترتیب آنها ثروت مصر را با خود بردند.
37-38 در همان شب بنیاسرائیل از رَمِسیس کوچ کرده، روانهٔ سوکوت شدند. تعداد ایشان به غیر از زنان و کودکان قریب به ششصد هزار مرد بود که پیاده در حرکت بودند. از قومهای دیگر نیز در میان آنها بودند که همراه ایشان از مصر بیرون آمدند. گلهها و رمههای فراوانی هم به همراه ایشان خارج شدند. 39 وقتی سر راه برای غذا خوردن توقف کردند، از همان خمیر فطیر که آورده بودند، نان پختند. از این جهت خمیر را با خود آورده بودند چون با شتاب از مصر بیرون آمدند و فرصتی برای پختن نان نداشتند.
40 بنیاسرائیل مدت چهارصد و سی سال در مصر زندگی کرده بودند. 41 در آخرین روز چهارصد و سیامین سال بود که لشکریان خداوند از سرزمین مصر بیرون آمدند. 42 خداوند آن شب را برای رهایی آنها از سرزمین مصر در نظر گرفته بود و قوم اسرائیل میبایست نسل اندر نسل، همه ساله در آن شب به یاد رهایی خود از دست مصریها، برای خداوند جشن بگیرند.
48 «اگر غریبههایی در میان شما زندگی میکنند و مایلند این آیین را برای خداوند نگاه دارند، باید مردان و پسران ایشان ختنه شوند تا اجازه داشته باشند مثل شما در این آیین شرکت کنند. اما شخص ختنه نشده هرگز نباید از گوشت برهٔ قربانی بخورد. 49 تمام مقررات این جشن شامل حال غریبههایی نیز که ختنه شدهاند و در میان شما ساکنند، میشود.»
50 قوم اسرائیل تمام دستورها خداوند را که توسط موسی و هارون به ایشان داده شده بود، به کار بستند. 51 در همان روز خداوند تمام بنیاسرائیل را از مصر بیرون آورد.
<- خروج 11خروج 13 ->- a «پِسَح» به معنی «گذشتن و عبور کردن» است.