4 شائول به محافظ خود گفت: «پیش از اینکه به دست این کافرها بیفتم و رسوا شوم، تو با شمشیر خودت مرا بکش!»
7 وقتی اسرائیلیهای ساکن درهٔ یزرعیل شنیدند که سپاه اسرائیل شکست خورده و شائول و پسرانش کشته شدهاند، شهرهای خود را ترک کردند و گریختند. آنگاه فلسطینیها آمدند و در آن شهرها ساکن شدند.
8 روز بعد که فلسطینیها برای غارت کشتهشدگان رفتند، جنازهٔ شائول و پسرانش را در کوه جلبوع پیدا کردند.
9 آنها اسلحهٔ شائول را گرفتند و سر او را از تن جدا کرده، با خود بردند. سپس اسلحه و سر شائول را به سراسر فلسطین فرستادند تا خبر کشته شدن شائول را به بتها و مردم فلسطین برسانند. 10 آنها اسلحهٔ شائول را در معبد خدایان خود گذاشتند و سرش را به دیوار معبد بت داجون آویختند.
11 وقتی ساکنان یابیش جلعاد شنیدند که فلسطینیها چه بلایی بر سر شائول آوردهاند، 12 مردان دلاور خود را فرستادند و ایشان جنازهٔ شائول و سه پسر او را به یابیش جلعاد آوردند و آنها را زیر درخت بلوط به خاک سپردند و یک هفته برای ایشان روزه گرفتند.
13 مرگ شائول به سبب نافرمانی از خداوند و مشورت با احضارکنندهٔ ارواح[b] بود. 14 او از خداوند هدایت نخواست و خداوند هم او را نابود کرد و سلطنتش را به داوود پسر یَسا داد.
<- اول تواریخ 9اول تواریخ 11 ->